DMN

همه چیز درباره DMN و رابطه آن با BPMN- قسمت دوم

استاندارد DMN و CMMN

مدل BPMN برای فرآیندهای ساختار یافته عالی است، اما برای فعالیت‌های کمتر ساختاریافته مناسب نیست. اینجاست که CMMN شروع به کار می کند. مجددا می‌توان گفت ترکیب این استاندارد OMG با DMN بسیار معقول است.

تهیه یک شام خوب با دوستان به خودی خود یک هنر است که یک اجرا کننده‌ با دانش واقعی می طلبد.

در این مورد CMMN ، به دلایل واضح نیاز داریم که میهمانان خود را دعوت کنیم. شاید لازم باشد تراس را برای غذا خوردن در بیرون آماده کنیم. این امر بر اساس معیار ورودی (لوزی کوچکی که در لبه سمت چپ وظیفه انسانی قرار دارد) تعیین می‌شود که به یک نقطه نگهبانی اشاره دارد، یعنی جایی که نتیجه جدول تصمیم گیری ارزیابی می شود. جدول تصمیم گیری می‌تواند مانند شکل زیر باشد:

استاندارد DMN

ممکن است متوجه شوید که خط مشی موفقیت در این مثال ” unique” نیست، بلکه ” first” است (با “F” مشخص شده است). این بدان معناست که موتور تصمیم گیری قوانین را ارزیابی می کند و هنگامی که قانون قابل اعمالی پیدا کرد، ارزیابی را متوقف می نماید. در این مورد این امری منطقی است، زیرا در صورتی که درجه حرارت هوا سردتر از ۲۰ درجه سانتیگراد و احتمال بارش باران ۵۰٪ یا بالاتر باشد، قوانین ۲ و ۳ هر دو اعمال می شوند. بنابراین تنظیم خط مشی موفقیت به صورت “unique” صحیح نخواهد بود.

مطابق با آنچه در موردBPMN  گفتیم، OMG هنوز شیوه ترکیب CMMN و DMN را نیز استاندارد نکرده است. از این رو مثال مورد استفاده در این مطلب مبتنی بر یک برنامه اختصاصی است که کاموندا ارائه می دهد.

 

 

نمودارهای الزامات تصمیم گیری

اگر می‌خواهید تصمیمات پیچیده‌ای را که ممکن است خود از تصمیمات دیگری تشکیل شوند مورد بحث و تحلیل قرار دهید، نمودارهای الزامات تصمیم گیری[۱](DRD) می تواند مفید باشد. این نمودار دارای نمادگذاری کاملاً ساده است که در استاندارد DMN تعریف شده و اساساً شامل موارد زیر می‌باشد:

  • تصمیم گیری ها: عمل تعیین مقادیر خروجی به کمک تعدادی از مقادیر ورودی و با استفاده از تعریف منطقی. منطق تصمیم‌گیری همان چیزی است که می توانید در جداول تصمیم گیری بیان نمایید.
  • داده های ورودی: داده های ورودی که برای تأمین مقدار خروجی وارد منطق تصمیم‌گیری شما می شوند.
  • روابط بین تصمیمات: شما می توانید تصمیمات را با فلش ها به هم پیوند دهید و بنابراین مشخص کنید که کدام یک از نتایج تصمیم گیری بعنوان ورودی برای تصمیم دیگر در نظر گرفته می شوند.

در نمادهای DRD چند نماد دیگر نیز وجود دارد، اما مهمترین آنها سه مورد هستند. بهتر است با هم به یک مثال توجه کنیم:

بیایید فرض کنیم که برای صرف شام، باید در مورد نوشیدنی هایی که می‌خواهیم سرو کنیم نیز تصمیم بگیریم. این تصمیم باید براساس ظرفی باشد که آماده خواهیم کرد و می‌خواهیم کودکان را نیز در نظر بگیریم. جدول تصمیم گیری می تواند مانند شکل زیر باشد:

استاندارد DMN

متوجه خواهید شد که این جدول به جای “U” که در مثالهای قبلی دیده اید، در گوشه سمت چپ بالا “C” دارد. حرف C مخفف کلمه Collect است. این یک خط مشی موفقیت دیگر است و بدان معنی است که بیش از یک قانون می تواند صحیح باشد و منجر به لیستی از مقادیر خروجی گردد.

به عنوان مثال، در صورتی که گوشت دنده داشته باشیم و میهمانان با کودکان خود آمده باشند، ما آب، آب سیب و نوشیدنی معروف Aecht Schlenkerla Rauchbier را سرو خواهیم کرد.

بدیهی است ، قبل از تصمیم گیری در مورد نوشیدنی ها، باید ظرفی را که آماده می کنیم تعیین نماییم. و این رابطه همان چیزی است که شما می توانید در یک DRD توصیف کنید، مانند آنچه در این مثال انجام دادیم:

استاندارد DMN

بدون DMN، داشن شما در مدیریت فرایند ناقص است

فرصت را از دست ندهید برای کسب اطلاعات بیشتر و روی لینک زیر کلیک کنید !

می‌خواهم درباره DMN بیشتر بدانم

[۱] – Decision Requirements Diagrams

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.