رشد پایدار در بحران
در سال های اخیر در خصوص شرایط اقتصادی کنونی واژه کارشناسان و صاحب نظران اقتصادی از واژه رکود تورمی بسیار استفاده می کنند. اتفاقی که مهم ترین بازتاب آن در کسب و کارها نمایان می شود.
کسب و کار های متوسط و کوچک با توجه به این که غالبا به طور مستقیم به درآمد های نفتی و بودجه های دولتی متصل نیستند در بین سایر کسب و کار ها از آسیب پذیری بسییار بیشتری در این مواقع برخوردارهستند.
در این سری از مقالات در خصوص شرایط رکود تورمی و تاثیر آن بر کسب و کار ها صحبت خواهیم کرد و به این خواهیم پرداخت که چگونه سیستم سازی هوشمند کسب و کار به صاحبان آن کمک خواهد تا نه تنها در این شرایط بقای کسب و کار خود را حفظ کنند بلکه ان را به صورت پایدار رشد دهند.
تاثیر رکود تورمی بر کسب و کارهای کوچک
رکود تورمی شرایطی است که در آن اقتصاد دچار رشد تورم و بیکاری و در عین حال کاهش نرخ رشد اقتصادی می شود. در نگاه اول به نظر می رسد رشد تورم و بیکاری در تناقض با یکدیگر باشند.
زیرا با رشد بیکاری میزان تقاضا به طور چشمگیری کاهش پیدا می کند و طبیعتا کاهش تقاضا باید منجر به کاهش قیمت ها شود. اما بر خلاف آنچه دانشمندان علم اقتصاد می پنداشتند، این اتفاق در بحران دهه 60 اروپا و آمریکا رخ داد.
علل وقوع و راهکارهای برون رفت از این شرایط نه در راستای مطالب این مقاله است نه ما در خصوص آن تخصصی داریم. تنها به طور خلاصه جهت بیان شرایط و ایراد مقدمه ورود به مطلب بهره بردیم.
در شرایط رکود تورمی پیامد هایی بسیاری دارد که اصلی ترین ان ها را می توان این چنین نام برد:
در نهایت تمامی موارد فوق در یک نکته جمع می گردد و آن هم کاهش قدرت خرید مردم می باشد. این بزرگترین و مهم ترین مساله ایست که صاحبان کسب و کار کوچک با ان مواجه هستند.
هرچه قدرت خرید مردم کاهش پیدا کند مسلما تقاضا کاهش و در نتیجه بازار به شدت راکد و رقابتی می گردد. از طرفی رشد هزینه های مواد اولیه، فرآیند های عملیاتی و بازاریابی و تبلیغات باعث ایجاد رشد غیر قابل کنترل بهای تمام شده محصولات و خدمات و در نتیجه قیمت نهایی آن ها می گردد که خود این چرخه معیوب کاهش قدرت خرید را تشدید می نماید.
وضعیتی که درباره ان صحبت کردیم بسیار ملموس می باشد و اغلب صاحبان کسب و کارها با آن درگیر هستند. در جدید ترین مشاوره ها و پروژه های تیم ما انجام داده است تقریبا تمامی مشتریان از کاهش فروش، رقابت بسیار شدید در قیمت ها و افزایش هزینه های کسب و کار گله داشتند و دنبال راه حلی برای بقا و برون رفت از این شرایط بودند.
می خواهیم مفصل در این خصوص صحبت کنیم که چگونه سیستم سازی کسب و کار به شما این امکان را می دهد در همین شرایط نه تنها بقای کسب و کار خود را تضمین کنید بلکه آن را رشد دهید.
استراتژی های کلی برای در دوران رکود برای کسب و کارهای متوسط و کوچک
- کاهش هزینه های کسب و کار
- بازنگری در استراتژی های بازاریابی
- ایجاد منابع مختلف درآمدی
- جذب یا استقراض سرمایه
- مدیریت جریان نقدینگی
این 5 استراتژی چکیده همه توصیه ها و استراتژی هایی است که در این شرایط باید بکار گرفته شود. ما در وبینار رایگان رشد پایدار در بحران مفصلا در این موارد صحبت کردیم.
سیستم سازی چگونه به دستیابی به هر کدام از این استراتژی ها به ما کمک می کند
در این سری از مقاله ها می خواهیم در این خصوص صحبت کنیم که سیستم سازی چگونه به دستیابی به هر کدام از این استراتژی ها به ما کمک می کند. اجازه بدهید بی پروا تر بگویم: واقعیت این است بدون سیستم سازی این استراتژی ها قابل پیاده سازی نیستند.
1- کاهش هزینه های کسب و کار
همانطور که صحبت شد اولین و ملموس ترین اثر شرایط رکود تورمی افزایش هزینه های کسب و کار می باشد. بنابراین بدون اتخاذ یک استراتژی برای کاهش هزینه های کسب و کار عملا تمام تلاش شما بر بقا بی اثر خواهد بود. بیایید دقیق تر منابع ایجاد هزینه های کسب و کار را بررسی کنیم.
- مواد اولیه و خدمات برون سپاری
- هزینه های تولید / خدمات از جمله دستگاه ها، زیر ساخت، انبار ها
- هزینه های بازاریابی و تبلیغات
- هزینه های فروش و توزیع
- هزینه های مدیریت و بنگاه داری
- هزینه های تحقیق و توسعه
- هزینه های مدیریت منابع انسانی
- هزینه های فناوری اطلاعات
مهمترین نقش سیستم سازی
سیستم سازی کسب و با شناسایی سیستم ها، فرایند های هر سیستم، مدلسازی و بهبود در هر فرآیند و پیاده سازی ان در بستر های نرم افزاری مرتبط، مهم ترین نقش را در کاهش هزینه های جاری سازمان دارد. می گویید چگونه؟ با هم بررسی می کنیم:
- پس از استخراج معماری فرآیند و الگو برداری از مدل های مرجع شما خواهید دانست فرآیند هایی که باید داشته باشد و ندارید کدام است. هم چنین با اولویت بندی فرآیند ها خواهید دانست باید روی کدام فرایند ها تمرکز کنید. راحت بگویم اینکه 20- 80 فعالیت های شما استخراج می گردد که این باعث کاهش چشمگیر اتلاف منابع می گردد.
- در مدلسازی و بهبود فرآیند ها بر اساس روش های موجود از جمله حذف فعالیت هایی که دارای ارزش افزوده نیستند و کاهش گردش فرآیند ها، زمان اجرای فرآیند به مرور به کمترین حد خود خواهد رسید و این یعنی کاهش هزینه. زمان کمتر در اجرای فرآیند یعنی منابع کمتر.
- با خودکار سازی فرآیند ها به همراه حذف فعالیت های زائد منابع زیادی آزاد می شود. به طور مثال در یکی از پروژه های ما شرکتی بازرگانی با 7 نفر نیروی فروش اغلب اوقات از پیگیری های مشتریان عقب بود.
برخی پیگیری ها فراموش یا با فاصله انجام می شد. پس از سیستم سازی و بهبود و خودکار سازی فرآیند ها عملا اقدامات با 3 نفر نیروی فروش و در زمان کمتر اتفاق افتاد. میانگین 25 درصد کاهش زمان فرآیند پیگیری برای خود صاحبان کسب و کار نیز جای تعجب داشت.
4 نفر نیروی مازاد که در این کسب و کار برای توسعه فروش و افزایش کیفیت خدمات پس از فروش از آن بهره برده شد. خوب ازاد سازی 4 نفر آن هم در یک کسب و کاری که در مجموع 30 نفر پرسنل دارند حجم کاهش هزینه ها را به خوبی نشان می دهد. - در تک تک فرآیند های مرتبط با منابع هزینه های یاد شده این تغییرات قابل اعمال می باشد که نتیجه آن کاهش مدت زمان فرآیند و هزینه های اجرای آن می باشد.
این بحث ادامه دارد..
