مدیریت فرآیند کسبوکار (BPM) اغلب به عنوان یک راهحل نرمافزاری اشتباه برداشت میشود، اما BPM شامل یک رویکرد جامع برای مدیریت فرآیند است که فرآیند کامل را از ابتدا تا انتها در نظر میگیرد.
فرآیندها براساس مکان یا بخشهای تجاری متفاوت است، به ویژه سازمانهایی که در چندین زمینه فعالیت میکنند. تقسیمبندی مصرفکننده و شیوههای محلی نیز میتواند منجر به اختلاف در خدمات ارائهشده شود. هر دوی این جنبهها مدیریت فرآیند کسبوکار شما را چالش برانگیز میکند.
یک گزارش نظرسنجی (موسسه APQC) در مورد روندهای BPM میگوید که 62٪ از شرکتها تنها تا 25٪ از فرآیندهای کسبوکارخود را مدلسازی کردهاند، که نشان میدهد فضای زیادی برای بهبود وجود دارد. برای پر کردن این شکاف، رهبران باید چالشهای موجود در مدیریت فرآیند کسبوکار را درک کنند که در صورت رسیدگی فوری، به کسبوکارها کمک میکند تا با موفقیت بهبود یابند.
ناتوانی در کنترل فرآیندهای کسبوکار این نیست که مدیران، فرآیندهای ناکارآمد را اجرا میکنند، بلکه همیشه آن را بهروز نمیکنند تا با اهداف جدید هماهنگ شوند. آنچه 15 سال پیش کار میکرد همواره امروز کار نمیکند.
از سوی دیگر، مالکان ممکن است برای بهبود مستمر فرآیندها سخت کار کنند، اما با تنگناهای مکرر مواجه میشوند. یک رشته موفق BPM مستلزم درک کامل گردش کار داخلی، حوزه های مشکل و راهحلهای بالقوه است. همچنین به افرادی نیاز دارد که بتوانند نقشهایی را برای نظارت بر فرآیندهای اصلاح شده و هر راهحل نرمافزاری تازه پیادهسازی شده اختصاص دهند. به طور خلاصه، BPM کارآمد به موارد زیر بستگی دارد:
- دسترسی به تمامی اطلاعات موجود در فرایندها؛
- وجود یک مکان متمرکز برای دسترسی به مراحل فرآیند و هرگونه اطلاعات مرتبط؛
- ارائه ابزارهایی مناسب به نفرات مرتبط با فرایند (اجرا کننده و مدیریت کننده آن)؛
- دسترسی به افرادی که به خاطر نقش های منحصر به فرد خود در شرکت، در فرآیندهای کسبوکار پاسخگو باشند؛
- وجود رویکردی که نوآوری و بهبود فرآیند را در سازمان تسهیل میکند، و با نیازهای در حال تحول مصرف کننده/کسبوکار همسو میشود؛
موانع و رفع موانع مدیریت فرآیند کسبوکار
- عدم پذیرش و پشتیبانی اجرایی
کارمندان ممکن است در مقابل ابتکارات BPM مقاومت کنند، اگر فکر کنند که میتواند به قیمت کار، وضعیت شغلی یا فرصتهای پیشرفت برای آنها تمام شود. دانا داهر، تحلیلگر ارشد تحقیقاتی در بخش CIO در گروه تحقیقاتی Info-Tech استدلال میکند: «زمانی که کارکنان در برابر تغییر مقاومت میکنند یا در مورد مزایایی استقرار BPM، توجیه نیستند، اجرای پروژههای BPM با مقاومت مواجه میشوند. او توصیه میکند که مدیران شرکتها مزایای کیفی و کمی BPM را برای تمامی ذینفعان ترویج کنند.»
- اهداف و مقاصد تجاری نامشخص
کسبوکارها گاهی اوقات میتوانند به طرحهای BPM با اهداف متفاوت و متضاد نزدیک شوند. داهر توضیح میدهد: «علیرغم اهمیت استفاده از اتوماسیون فرآیند، بسیاری از سازمانها ابتدا نمیتوانند یک استراتژی جامع BPM ایجاد کنند.» او خاطرنشان میکند که تیمهای پروژه BPM باید روشن کنند که آیا هدف، بهبود مستمر یا مهندسی مجدد فرآیندها است. همچنین بهتر است هنگام ایجاد نقشه راه برای راهاندازی و اجرای پروژههای بهبود فرآیند کسبوکار، تیمهای فناوری اطلاعات و کسبوکار را نیز دخیل شوند.
- زیرساختهای آزمایش نامناسب
یک فرآیند کسبوکار شامل افراد و بخشهای متعددی از جمله فناوری اطلاعات، امور مالی، امنیت و … میشود. آیزاک گولد، مدیر تحقیقاتی در Nucleus Research، اظهار میدارد که «اغلب، کاربران تجاری از ابزار BPM برای خودکارسازی فرآیندهای خاص استفاده میکنند، اما قبل از اجرای فرآیند گردش کار یا مراحل پردازش داده، از یک فرآیند آزمایشی استفاده نمیکنند.»
فقدان تست عملکرد میتواند منجر به خرابی فرآیند، بروز خطاهای پیشبینی نشده، ایجاد اختلالات عملیاتی و خطرات امنیتی جدید شود. هنگام برنامهریزی برای اجرای یک سیستم BPM، کسبوکارها باید محیطهای مرحلهبندی و جعبه ایمنی، کنترلهای امنیتی و ابزارهای تست خودکار موجود را برای اندازهگیری عملکرد فرآیند در نظر بگیرند. برای از بین بردن آسیبپذیریها، یک توسعهدهنده یا متخصص فناوری اطلاعات را در فرآیند ساخت آزمایش قرار دهید.
- سردرگمی در مورد انتخاب ابزار مناسب برای اجرای مدیریت فرایند
دستههای مختلف ابزارهای BPM چه برای برنامههای خاص نقطهای پیادهسازی شوند و چه به عنوان بخشی از پلتفرمهای فناوری سازمانی بزرگتر، میتوانند نقشهبرداری، استخراج، ضبط، پیادهسازی، خودکارسازی، تجزیه و تحلیل و نظارت بر فرآیندهای تجاری را انجام دهند. Bernd Ruecker، یکی از بنیانگذاران و تکنسین ارشد در گردش کار منبعباز و ارائه دهنده پلتفرم اتوماسیون تصمیم کموندا، میگوید «بسیاری از تصمیمگیرندگان فناوری اطلاعات تفاوتی بین دستههای ابزار برای اتوماسیون فرآیندهای کسبوکار، هماهنگسازی فرآیند، فرآیندهای روباتیک، هایپراتوماسیون و BPM نمیبینند.» او پیشنهاد میکند: «تصمیمگیرندگان و سازمانها باید درک خود را از دستههای ابزار بهبود بخشند تا راهحل مناسب را برای محیط شخصی خود انتخاب کنند.»
- فرآیندهای پنهان آسیبپذیر در برابر خرابی
فرآیندهای کسبوکار اغلب در طول زمان ساخته میشوند زیرا کاربران راههای بهتری برای حل مشکلات جزئی پیدا میکنند. این تکامل تدریجی منجر به فرآیندهای پنهانی میشود که به وضوح شناسایی نشدهاند و میتوانند زمانی که افراد در دسترس نیستند، به موقعیتهای دیگر منتقل شوند یا زمانی که شرایط تغییر میکند، از بین روند. نیکلاس چابانولز، مدیر ارشد فناوری منبعباز BPM و ارائهدهنده پلتفرم توسعه با کد پایین Bonitasoft میگوید: «این بیماری همهگیر، که کسبوکار را به سمت مکانهای کاری ترکیبی توزیع شده سوق داده است، تعمیر و خودکارسازی فرآیندهای شکسته را برای بسیاری از شرکتها ضروری کرده است. او خاطرنشان میکند که شفافیت از طریق ارتباط شفاف در مورد اهداف شرکت، تیمش را قادر میسازد تا فرآیندهای خاصی را برای اتوماسیون با مشارکت کامل از بالا به پایین هدف قرار دهد.
- دید و قابلیت ردیابی ضعیف فرآیند
هنگامی که فرآیندهای کسبوکار بسیاری از سیستمها و گروههای IT را در بر میگیرد، معمولاً مشکلات قابل مشاهده و ردیابی ایجاد میشود. میگوئل والدز فاورا، مدیر عامل و یکی از بنیانگذاران Bonitasoft توضیح داده است که این مسائل میتواند تعیین زمانی که یک فرآیند شامل مبادلات متقابل متعدد و بیش از حد است را دشوار کند به ویژه با طرفهای خارجی مانند تامینکنندگان، پیمانکاران و نمایندگان، برای اطمینان از ثبتنام تامینکنندگان با گواهینامههای بهروز، به عنوان مثال، اسناد مهم باید ارسال، بررسی، پذیرش و در سیستمهای داخلی ادغام شوند و زنجیرههای ارتباطی ایجاد شود که ردیابی آنها دشوار است. به گفته فاورا، بهترین راه برای پرداختن به مسائل قابل مشاهده و ردیابی، طراحی مدل دادههای تجاری با در نظر گرفتن طرفهای خارجی و شامل مکانیزمهای تأیید وظایف فرآیند است.
- قراردادها و مشوقهای غیر قابل انعطاف شخص ثالث
کسبوکارها باید بدانند که چگونه ترتیبات قراردادی موجود و ساختارهای تشویقی ممکن است مانع از ابتکارات BPM شوند. مایک فیتزموریس، معاون رئیس جمهور آمریکای شمالی و مبشر اصلی در ارائه دهنده پلتفرم اتوماسیون فرآیند BPM Webcon، میگوید: شرکتهایی که با BPM قرارداد دارند با یک برنامه کاربردی در یک زمان کار میکنند. به عنوان مثال، یک مدل بودجهای که در یک قیمت ثابت و برنامه تحویل تنظیم شده است، می تواند از فرصتهای جدید برای کاهش هزینهها و افزایش کارایی فرآیند جلوگیری کند. فیتزموریس توصیه میکند: «BPM زمانی درخشانتر میشود که منجر به تغییر فرهنگ شود، زمانی که سازمان را وادار میکند تا به جای صرفاً فعالیت و دارایی، به فرآیندها فکر کند».
- پیوستن کارکنان به سیستمهای جدید فناوری اطلاعات
Onboarding در حال حاضر یک چالش بزرگ مدیریت فرآیند کسبوکار به دلیل مشکلات ذاتی در ترکیب نیروهای جدید در تیمهای راه دور است. ارائه آموزش و شروع فرهنگ سازمانی به آنها برای هر استخدام جدید بسیار مهم است.
هر دوی این فرآیندها به صورت شخصی بسیار آسانتر است، جایی که کارمندان جدید از رهبران و همکارانشان تعامل و آموزشهای مهم رو در رو دریافت میکنند. به ویژه کارکنان قدیمی به سیستمهای قدیمی که هر روز از آنها استفاده میکنند عادت میکنند. سرعت بخشیدن به همه افراد در زمینه فناوری جدید نیازمند ارتباطات خوب و صبر است.
فرهنگ کار از راه دور در حال ظهور، فرآیند پذیرش کارمند شما را به یک چالش بزرگ تبدیل میکند. کارفرمایان باید یک استراتژی اجرایی برای بهبود کارایی فرآیند کسبوکار برای حضور موفق کارکنان داشته باشند.
- چابکی سازمانی ناکارآمد
پاسخگویی به درخواستهای مصرفکننده و انطباق با روندهای دائمی در حال تغییر بازار، دو چالش عمدهای است که مدیریت فرآیند کسبوکار با آن مواجه است. هنگامی که تغییر در اهداف و خواستههای شرکت در نظر گرفته میشود، آشکار میشود که یک سیستم تطبیقی برای موفقیت BPM لازم است.
بهبود چابکی سازمانی کاری زمانبر است، اما چند میانبر وجود دارد که میتوان از آنها استفاده کرد. هنگامی که رویدادهای ناخوشایند به دلیل تغییر رخ میدهد، رهبران باید تیمهای خود را به سمت رسیدگی به علت آن راهنمایی کنند نه اینکه آنها را سرزنش کنند.
چالشهای تجاری به سرعت تغییر میکنند. در حالی که BPM ممکن است برای حل یک مشکل وارد شود، مهم است که پروژهها بتوانند برای حل مشکل دیگری حرکت کنند. برای مثال، یک کسبوکار ممکن است سعی کند از BPM برای کاهش هزینهها استفاده کند، اما متوجه میشود که در نیمه راه باید اجرای BPM را متوقف و بر افزایش درآمد تمرکز کند. صاحبان پروژه BPM باید آماده باشند و اهداف خود را تغییر دهند تا دائماً با اهداف تجاری در حال تغییر هماهنگ شوند. در غیر این صورت، آنها خطر از دست دادن سرمایه اجرایی و در نهایت، بودجه یا قرارداد خود را دارند.
- تنظیم KPI مناسب
تنظیم شاخصهای کلیدی عملکرد واضح (KPI) به شما کمک میکند عملکرد را از همان ابتدا اندازهگیری کنید تا بدانید چه چیزی را برای ایجاد فرآیندهای تجاری بدون اصطکاک بهینه کنید.
هیچ چیز بدتر از این نیست که یک پروژه BPM معیار موفقیت/شکست واضحی نداشته باشد. اغلب، مدیران پروژه BPM از تخصیص یک KPI برای فرایندهای سازمان اجتناب میکنند، زیرا مشخص میکند که یک پروژه BPM شکست میخورد. اما همچنین مشخص میکند که چه زمانی موفق میشود. با تنظیم یک KPI واضح (معمولاً یک هدف اصلی کسبوکار)، فرآیندهای BPM میتوانند ارزش خود را به روشی که کسبوکارها درک میکنند به وضوح بیان کنند.
صاحبان BPM باید بتوانند بگویند:
“پروژه BPM من [سنجه کسبوکاراصلی] را 20 درصد بهبود بخشیده است، و در عین حال که فقط هزینه پروژه را هزینه میکند، ارزش بیشتری برای کسبوکار ارائه میدهد.”
اگر این نوع پارامتر موفقیت/شکست واضح تعیین شود، توجیه فرآیندهای بهینهسازی آسانتر میشود.
- عدم حضور مدیران اجرایی
زمانی که مدیریت متعهد نباشد، رهبران، کارکنان خود را رها میکنند. فقدان رهبری یک چالش جدی است که باعث میشود کارمندان از کار خود رها شوند و دستیابی به اهدافشان دشوار شود. عدم پذیرش این مسئولیت رهبری، علت اصلی شکست پروژه BPM است.
اول، شما نیاز به تایید از مدیران سطح بالا دارید که ارزش برنامه شما را میبینند و آماده هستند تا با منابع مالی و انسانی از شما حمایت کنند. شما همچنین نیاز به تایید از کاربر نهایی دارید. این مسئولیت تیم رهبری است که یک تغییر را توجیه کند و توضیح دهد که چگونه بر هر جنبه از تجارت تأثیر میگذارد. رهبران باید استفاده از نرمافزار سازمانی خود را با فرآیندها و اهداف کسبوکار هماهنگ کنند. این رویکرد میتواند به کارکنان کمک کند تا نقش خود را در کسبوکار درک کنند.
- ارتباطات و مدیریت زمان
بدون ارتباط مناسب، حل مشکلات بین نیروی کار غیرممکن است. رهبران باید همه ابزارهای لازم برای ارتباط کارآمد را در اختیار کارکنان خود قرار دهند و به آنها نشان دهند که چگونه به راحتی و شفاف اطلاعات را مبادله کنند.
اگر ارتباطات مناسب از قبل برقرار شده باشد، چالش بعدی مدیریت زمان است. اگر کارمندان بدانند چگونه زمان خود را برای هر کار مدیریت کنند، بسیاری از وظایف را میتوان سریعتر و کارآمدتر انجام داد. زمان کار کارکنان باید به درستی تقسیم شود و تعداد کارهایی که باید انجام شوند باید متناسب با ساعات کاری آنها باشد.
- حرکت فراتر از استقرار فناوری
سازمانها اغلب BPM را صرفاً یک ابزار یا مشاوری میدانند که برای توصیه فناوری جدید (یا فروش خود فناوری) آورده شده است. در واقع، BPM برای کمک معنادار به کسبوکار، باید به طور کلی درباره تغییراتی که توصیه و اعمال میکند، فکر کند. با این حال، این رویکرد کلنگر میتواند با مقاومت روبرو شود، زیرا به نظر میرسد BPM از نقش خود فراتر رفته است. مشاوران BPM و شرکتهایی که به آنها پول میدهند باید بدانند که مدیریت فرآیند کسبوکار مربوط به فرآیند کسبوکار end to end است، نه فقط فناوری.
- تایید ضعیف از سوی کاربران نهایی
مشاوران و صاحبان BPM هر دو باید با هم کار کنند تا اطمینان حاصل کنند که قبل از اعمال تغییر، تایید از کاربران نهایی را تضمین میکنند. مدیران BPM باید:
- به سازمان توضیح دهند که تنگناها کجا هستند و چه فرصتی برای بهبود وجود دارد؛
- نگرانیها را نسبت به اینکه تغییر باعث ایجاد موقعیتها میشود را کاهش دهند – به جای آن، روی این واقعیت تمرکز کنند که کارمندان جایگزین نمیشوند، اما این شانس را خواهند داشت که کار خود را کارآمدتر انجام دهند.
- فناوری را توضیح دهند که چگونه کار میکند و چرا انتخاب شده است. در صورت امکان، سعی کنند و از کاربران نهایی بخواهند آن را آزمایش کنند و بازخورد ارائه دهند.
- انتظارات را در مورد محصولات قابل تحویل و خروجی تنظیم کنند. اطمینان حاصل کنند که کاربران نهایی و مدیران هر دو درک میکنند که بهرهوری بلافاصله پس از اجرای فرآیند جدید کاهش مییابد، زیرا ذینفعان به آن عادت میکنند – و این اشکالی ندارد.
مشاوران و صاحبان BPM تنها با تضمین تایید ورود توسط مدیران میتوانند امیدوار باشند که پروژههای خود موفق شوند.
درادامه برخی از مشکلات این حوزه را بیان خواهیم کرد:
مشکل 1: عدم تایید اجرایی برای BPM
با پشتیبانی اجرایی، ایمنسازی منابع برای اجرای BPM آسانتر میشود. هر نظر مخالفی ممکن است نکتهای داشته باشد: ایجاد چنین تحولات مهم و پرمصرف منابع، بدون اهداف و KPIهای روشن چه فایدهای دارد؟
چگونه آن را حل کنیم:
اهداف شرکت را با نتایج BPM هماهنگ کنید: بحث کنید که چگونه فرآیندهای خودکار میتواند به دستیابی اهداف کسبوکار کمک کند. ممکن است ابتدا روی یک اتوماسیون کوچک کار کنید و نتایج را گزارش دهید تا به پیشرفتهای آینده اعتماد کنید. از طرف دیگر، میتوانید از مطالعات موردی سایر شرکتها برای نشان دادن اینکه چگونه اتوماسیون چالشهای عملیاتی آنها را حل میکند، استفاده کنید.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مستقیم و غیرمستقیم را محاسبه کنید: BPM در بلند مدت و کوتاه مدت چه سودی برای سازمان شما خواهد داشت؟ مورد خود را برای BPM مداوم با اهداف مالی و مزایای بلند مدت هماهنگ کنید. در مورد هزینههای مستقیم، مانند نرمافزار BMP و ابزار نقشهبرداری فرآیند و هزینههای غیر مستقیم، مانند آموزش مداوم کارکنان، بحث کنید.
مشکل 2: عدم مشاهده در فرآیندهای موجود
بهینهسازی فرآیند به درک گردشهای کاری موجود و اینکه چه کسی مالک فرآیند است بستگی دارد. اگر نمیتوانید ببینید این فرآیندها چگونه کار میکنند، بهبود آنها دشوار است.
چگونه آن را حل کنیم:
طوفان فکری همه فرآیندهای شرکت: یک تیم را تشکیل دهید و همه فرآیندهای شرکت را فهرست کنید. در ترکیب با فرآیند کاوی، این مرحله کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که هیچ فرآیندی نادیده گرفته نمیشود.
اتخاذ یک رویکرد مبتنی بر داده برای کشف فرآیند میتواند ناکارآمدیها، تنگناها و زمینههای بهبود را آشکار کند. پس از کشف اینکه چه کسی هر فرآیند را مدیریت میکند، هر فرآیند بیسرپرست را برای نظارت به بخش مناسب اختصاص دهید.
فرآیندهای موجود را مستند کنید: فرآیندهای در نظر گرفته شده برای بهینهسازی را مستند کنید. مالکان و همچنین مسئولیتهای مرتبط با هر فرآیند را مشخص کنید. مستندسازی ردیابی مشکلات و سرعت بخشیدن به پیشرفتهای آینده را آسانتر میکند.
شناسایی و فهرست نویسی همه زمینهها برای بهبود: شما میتوانید بهینهسازیها را براساس موارد ذیل اولویتبندی کنید:
- اهداف شرکت
- نواحی که بیشترین نیاز به بهینهسازی را دارند
- سرعت پیادهسازی اتوماسیون
- تکرار BPM موفق
از ابزارهای اشتراکگذاری استفاده کنید: با استفاده از ابزاری که به شما امکان میدهد دادهها، اسناد و داراییها را به اشتراک بگذارید، همکاری تیمی را آسانتر کنید. فضاهای کاری دیجیتال مانند Stormboard با نگه داشتن اطلاعات حیاتی در یک فضای بصری مشترک، موانع موجود در ارتباطات تجاری را از بین میبرند.
تغییرات نظارتی را با آنها در میان بگذارید: با نظارت بر تغییرات و اطلاعرسانی آنها در سطح شرکت، از قوانین در حال تحول مطلع باشید. آگاه بودن، تنظیمات پیشگیرانه را برای اطمینان از انطباق مداوم امکانپذیر میکند.
ابزارهای نظارتی BPM: بسیاری از ابزارهای BPM مجهز به ویژگیهای داخلی نظارت بر انطباق هستند.
درگیر تلاشهای BPM باشید: فوربس مشارکت فعال در فرآیند BPM را توصیه میکند. برای هماهنگی، کمک به چالشها و ارائه راهنمایی برای اجرای موفق BPM آماده شوید.
درگیر کردن ذینفعان: چالش شماره 1، عدم پذیرش اجرایی را به خاطر دارید؟ ذینفعان را در مورد فرآیند BPM آگاه نگهدارید و نتایج جاری را گزارش دهید تا تضمین در بهبود فرآیند ایجاد شود.
مشکل 4: عدم مهارت در مورد BPM و اتوماسیون گردش کار
67 درصد از سازمانها کمبود مهارت برای پیادهسازی BPM و بهینهسازی مداوم را گزارش میدهند. BPM شامل یافتن، برنامهریزی و بهبود فرآیندها است که به طیف وسیعی از مهارتها نیاز دارد، از جمله:
- مهارت فنی
- تجزیه و تحلیل فرآیند
- مدیریت تغییر
- اتوماسیون
- تست و تضمین کیفیت
چگونه آن را حل کنیم:
- برونسپاری یا استخدام را در نظر بگیرید: اگر تیم شما فاقد مهارتهای لازم است، تعیین کنید که آیا باید متخصصان BPM را استخدام کنید یا کار را برونسپاری کنید. بینش آنها میتواند پیادهسازی را ساده کند و هر شکاف مهارتی را پر کند.
- در آموزش سرمایهگذاری کنید: گزینه دیگر این است که نیروی کار خود را برای اجرای بهینهسازی فرآیند ارتقا دهید. توانمندسازی تیم خود با مهارتهای ضروری BPM میتواند در دراز مدت یک استراتژی مقرون به صرفه باشد.
- در مورد ابزارهای BPM مشورت کنید: کارشناسانی را بیاورید که میتوانند نیازهای نرمافزار BPM شما را ارزیابی و تعیین کنند که آیا به آن نیاز است یا خیر. مایکروسافت و سایر مجموعههای تجاری ابزارهای BPM داخلی دارند که ممکن است نیاز به خرید نرمافزار اضافی را برطرف کند.
- ابزارهای کاربرپسند دیگر را کاوش کنید: ابزارهایی با کاربری آسان به افراد کمتر فنی اجازه میدهند در تلاشهای BPM مشارکت کنند. به عنوان مثال، ابزارهای نقشه برداری آسان فرآیند، مشارکتکنندگان غیر فنی را قادر به همکاری میکند.
مشکل 5: شکست در ردیابی، نظارت و آزمایش بهبودهای BPM
تجزیه و تحلیل و بهینهسازی فرآیندها اجزای حیاتی BPM هستند. با این حال، تنها 4 درصد از شرکتها فرآیندهای خود را پیگیری و مدیریت میکنند. بدون ردیابی و نظارت مناسب، شناسایی تنگناها و مناطق برای بهبود چالش برانگیز است.
همچنین نمیتوانید برای خودکارسازی فرآیندها به شانس یا شهود تکیه کنید. اتوماسیون ضعیف بر تجربه کاربر تأثیر میگذارد، میتواند یکپارچگی شرکت را به خطر بیندازد، و آسیبپذیریهای سیستم را در معرض تهدیدات سایبری، در میان بسیاری از خطرات دیگر قرار میدهد.
چگونه آن را حل کنیم:
- عملکرد و معیارهای BPM را ردیابی کنید: معیارهای BPM را برای ارزیابی پیشرفت، اثربخشی و ارتباط آنچه که باید تغییر کند، زیر نظر بگیرید.
- روی ابزارهای نظارت سرمایهگذاری کنید: نرمافزار BPM اغلب فرآیندها را ردیابی و نظارت میکند، اگرچه ممکن است برای بینش عمیق و جلوگیری از خرابیهای مهم، روی ابزارهای قویتر سرمایهگذاری کنید.
- همه چیز را تست کنید: محیطهای تست قوی، از جمله جعبههای شنی و نرمافزار تست، به آزمایش دقیق اتوماسیون قبل از استقرار کمک میکنند.
یک رویکرد پیشگیرانه در برابر شکست و خطرات فرآیند محافظت میکند و اثربخشی کلی طرحهای BPM را افزایش میدهد.
- مدیریت فرآیند کسب وکار: عملیات را ساده کنید و کارایی را افزایش دهید.
ما در شرکت توسعه راهکار جهان مدیر با تکیه به دانش و سالها تجربه در این حوزه ضمن آگاهی از موانع و چالش های استقرار مدیریت فرایند با پیش بینی این چالش ها به مشتریان خود در برطرف کردن آن کمک نموده و همگام با آنها در سفر فرایند محوری می باشیم.
برای اطلاعات بیشتر از خدمات ما و دریات اطلاعات تکمیلی اینجا کلیک کنید.