
فرایندهای سربهسر، زنجیره ارزش و فرایندهای چندمنظوره اصطلاحاتی هستند که سازمانها از آنها برای توصیف یک مفهوم مشترک یعنی- ارتباط گامهای فرایند بین مرزهای وظیفهای که بر یک هدف مشترک تمرکز دارند- استفاده میکنند. صرف نظر از اینکه از چه اصطلاحی استفاده میکنیم، فرایند سربهسر دارای چهار ویژگی کلیدی زیر است:
- از رویکرد ارزشمحور استفاده میکند.
- کل زنجیره ارزش را در بر میگیرد.
- بر ارزش مشتری تمرکز دارد.
- فرایندها را بر اساس ارزش آنها برای سازمان دستهبندی میکند.
· مزایای فرایندهای سربهسر:
از آنجاییکه فرایندها به ندرت ذاتا وظیفهای هستند، وجود تفکر فرایند سربهسر اغلب برای دستیابی به اهداف سازمانی ضروری است. چابکی، مشتری محوری و ورود به بازار جدید مواردی هستند که ضرورت درک چگونگی ایجاد ارزش و همسویی اهداف با فرایندها به منظور دستیابی به اهداف سازمان را دوچندان میکند.
اگرچه ما به لحاظ مفهومی ارزش فرایندهای سربهسر را درک میکنیم، اما مزایای ملموسی در اتخاذ فرآیندهای سربهسر وجود دارد که سازمانها میتوانند از آنها بهرهمند شوند. این مزایا عبارتند از:
- شکستن گروهها: گذار از گروههای وظیفهای تمرکز را روی یک هدف مشترک قرار میدهد، خروجی بین تیمها را بهبود و به کاهش تداخلات بین وظایف کمک میکند.
- تمرکز بر مشتری: از آنجاییکه فرایندهای سربهسر نیازمند رویکرد ارزشمحور هستند، سازمانها بر ارزش ایجاد شده برای کاربر نهایی یا مشتری تمرکز کرده و تجربه آنها را بهبود میبخشد.
- مدیریت کلنگر: این رویکرد بین یک فرایند و فرایندهای پاییندستی و بالادستی آن ارتباط ایجاد میکند. مدیریت کلنگر به سازمان کمک میکند تا بر نتیجه یا هدف نهایی فرآیندها تمرکز کند، نه فقط بر کارایی اجزای منفرد. بعلاوه، این رویکرد اطمینان حاصل میکند که تغییرات ایجاد شده برای بهینهسازی یک وظیفه یا فرآیند به طور ناخواسته به وظیفه یا فرآیند دیگری آسیب نمیرساند.
- پشتیبانی از کار دیجیتال: بیشتر فناوریها و سیستمهای دیجیتال دارای یک مبنای فرآیندی هستند که وظایف مختلفی را در بر میگیرد. نه تنها بسیاری از فناوریها با فرایندهای سربهسر از پیش ساخته شده ظاهر میشوند، ایجاد فرآیندهای سربهسر به سازمانها کمک میکند تا فرآیندهای کسبوکار خود را بهینه کنند. این موضوع به نوبه خود به سازمانها در جهت اتوماسیون فرایندها و در نتیجه بهبود تجربه مشتری، هزینهها و کارایی کمک میکند.
· جایی که تیمها درگیر فرایندهای سربهسر هستند
از کجا شروع کنیم: چگونه تعداد زیادی از فرآیندهای بالقوه سربهسر را به آنچه که قابل مدیریت است کاهش دهیم.
چه چیزی در محدوده قرار میگیرد: هر فرایند سربهسر از کجا آغاز و در کجا پایان مییابد.
چگونه میسنجیم: با توجه به ماهیت چندمنظوره فرایندهای سربهسر، شناسایی یک فرد مشخص برای نظارت یا تعیین دقیق معیارهای ارزش برای کل جریان ارزش دشوار است.
اگرچه برخی از این فرایندها پیچیده هستند، سازمانها میتوانند برای شروع، معیارهای انتخاب اولویت را ترکیب کرده و از کار دیگران برای صرفه جویی در زمان و نیز کمک به گسترش فرایندهای آنها ایده بگیرند.
· شروع با یک نقشه راه
کار را بزرگ و درهم ریخته نکنید! در عوض، سازمانها باید با تعداد انگشت شماری از فرآیندهای سربهسر که بیشترین ارزش را ارائه میدهند شروع کنند. به عنوان مثال، موسسه مدیریت خبره از ترکیبی از کمیته راهبری (تصمیمگیرندگان) و ماتریس فرایند که به هر فرایند بالقوه بر اساس معیارهای اولویت نمرهای تخصیص میدهد، استفاده کرده و یک نقشه راه سالیانه برای بهبود فرایندهای سربهسر ایجاد میکند.
معیارهای انتخاب متداول عبارتند از:
همسویی استراتژیک: میزان ارتباط مستقیم فرآیند بالقوه با یک هدف استراتژیک.
پیچیدگی فرایند: درجه پیچیدگی فرایند و بهبود فرایند بالقوه که شامل تعداد وظایف، سیستمها و نقشهای درگیر در فرایند، پیچیدگی قوانین کسبوکار و تصمیماتی است که نیازمند تعاملات خلاقانه، شناختی و یا اجتماعی است.
اثر بالقوه: به ارزش فرایند برای بهبود تجربه مشتری، حمایت از تلاشهای دیجیتال و یا کمک در جهت دستیابی به ماموریت سازمان اشاره دارد.
گفته میشود که بسیاری از سازمانها با فرایندهای اصلیشان (مرتبط با تحویل کالاها یا ارائه خدمات به ارباب رجوعها) شروع میکنند زیرا اینجا همان جایی است که مستقیما میتوانند ارزش آنی دریافت کنند. در صورتی که ممکن است سازمان مجبور به اولویتبندی فرایندهای پشتیبان به دلایلی چون توسعه یک گروه خدمات مشترک یا پیادهسازی فناوریهای بزرگ مقیاس (مانندERP) باشد.
· ایده گرفتن از کارهای دیگران
بدون ایجاد مرزهای مشخص در مورد فرایندهای سربهسر، سازمانها گرفتار پیچیدگی زیاد میشوند. یک راه برای تعیین اینکه چه چیزی را درون محدوده و مرز فرایند در نظر بگیریم و چه چیزی را نه، این است که از فرایندهای سربهسر موجود با جستجو در سایتهای تحقیقاتی، فروشندگان فناوری و انجمنها ایده بگیریم. اگرچه این فرایندها نسخه کاملی برای سازمان ما نیستند، ولی محدوده اولیه و اجزای کلیدی برای ایجاد نقشه راه را ارائه میکنند.